ثواب صلوات از لسان گهر بار حضرت محمد مصطفی(صلوات الله و سلامه علیه):
۱) هر کس بعد از نماز ده صلوات بر من بفرستد در بهشت با من است در حالیکه او را میبینم و صورتش مانند شب چهارده می دخشد.
۲)در قیامت نزدیکترین مردم به من کسی است که بیشترین صلوات را بر من بفرستد.
۳)بر من بسیار صلوات بفرستید که صلوات بر من (نوری است در قبر)(نوری است در پل صراط)(و نوری است در بهشت).
۴)صلوات فرستادن فقر را برطرف می کند.
۵)هر کس در روز جمعه هزار مرتبه بر من صلوات بفرستد فرشتگان همواره برای او آمرزش می طلبند.
۶)آوای خود را هنگام صلوات بر من بلند کنید که نفاق را از بین می برد.
۷)هر کس در نوشته ای بر من درود بفرستد ،فرشتگان همواره برای او طلب آمرزش میکنند.
۸)هر کس در پایان حرفش صلوات بر من و علی (علیه السلام )باشد به بهشت وارد می شود.
۹)صلوات بر من و خاندانم دو روئی را از بین می برد.
۱۰)هر کس بر من صلوات بفرستد قیامت او را شفاعت می کنم.
۱۱)حضرت علی (علیه السلام) می فرمایند: صلوات فرستادن بر پیامبر گناهان را بسان ریختن آب بر آتش از بین می برد.
۱۲)امام باقر(علیه السلام) می فرمایند: صلوات از جانب خداوند رحمت است .از سوی فرشتگان تزکیه و پاک کردن است و از مردم دعا است.
۱۳)امام صادق (علیه السلام) می فرمایند: صلوات بر پیامبر و آل او سنگین ترین عمل است که در روز قیامت در ترازوی اعمال گذاشته می شود.
صلواتی اسرار آمیز و بسیار مفید
این صلوات بسیار پر فضیلت می باشد که البته باید در زمان و مکان خاص باشد.جهت نیز رو به قبله.از
شب جمعه شروع کنید و تا دوهفته ادامه داده و در هر شب از نیمه شب آن را ذکر نمایید و باید در شب
اول غسل کرد ولی در شبهای بعد لازم نیست و فقط باید وضو گرفت.
شب اول:شب جمعه و به تعداد1000مرتبه بخوانید"اللهم صل علی محمد و آل محمد"
شب دوم :شب شنبه و به تعداد1000مرتبه بخوانید"اللهم صل علی امیرالمومنین"
شب سوم:شب یکشنبه و به تعداد 1000 مرتبه بخوانید"اللهم صل علی فاطمه الزهرا"
شب چهارم:شب دوشنبه و به تعداد 1000 مرتبه بخوانید"اللهم صل علی الحسن بن علی"
شب پنجم:شب سه شنبه و به تعداد 1000مرتبه بخوانید"اللهم صل علی الحسین بن علی یا ثارالله"
شب ششم:شب چهارشنبه و به تعداد1000 مرتبه بخوانید اللهم صل علی علی بن الحسین"
شب هفتم: شب پنجشنبه و به تعداد1000 مرتبه بخوانید" اللهم صل علی محمد بن علی"
شب هشتم:شب جمعه و به تعداد1000 مرتبه بخوانید "اللهم صل علی جعفر بن علی"
شب نهم:شب شنبه و به تعداد1000 مرتبه بخوانید "اللهم صل علی موسی بن جعفر"
شب دهم:شب یک شنبه و به تعداد 1000 مرتبه بخوانید"اللهم صل علی علی بن موسی"
شب یازدهم:شب دوشنبه و به تعداد1000 مرتبه بخوانید"اللهم صل علی محمد بن علی"
شب دوازدهم:شب سه شنبه و به تعداد 1000 مرتبه بخوانید "اللهم صل علی علی بن محمد"
شب سیزدهم:شب چهار شنبه و به تعداد 1000 مرتبه بخوانید"اللهم صل علی حسن بن علی"
شب چهاردهم:شب پنجشنبه و به تعداد 1000 مرتبه بخوانید "اللهم صل علی حجه بن الحسن"
شب پانزدهم برابر با شب جمعه هفته دوم باز 1000 مرتبه"اللهم صل علی عباس الشهید"
امام خمینی (ره) از ولادت تا رحلت |
![]() درروز بیستم جمادى الثانى 1320 هجرى قمرى مطابق با 30 شهریـور 1281 هجرىشمسى ( 24 سپتامپر 1902 میلادى) در شهرستان خمین از توابع استان مرکزىایران در خانواده اى اهل علـم و هجرت و جهاد و در خـانـدانـى از سلالهزهـراى اطـهـر سلام الله علیها, روح الـلـه المـوسـوى الخمینـى پـاى بـرخـاکدان طبیعت نهاد . |
هجرت به قم، تحصیل دروس تکمیلی و تدریس علوم اسلامی |
![]() اندکـىپـس از هجرت آیه الله العظمـى حاج شیخ عبد الکریـم حایرى یزدى ـ رحـمهالله علیه ـ ( نـوروز 1300 هـجـرى شمسـى, مـطابق بـا رجب المـرجب 1340هجـرى قمـرى ) امام خمینى نیز رهـسپار حـوزه علمیه قـم گردید و به سرعتمراحل تحصیلات تکمیلى علوم حـوزوى را نزد اسـاتید حـوزه قـم طـى کرد. کهمـى تـوان از فرا گرفتـن تـتـمـه مباحث کـتاب مطـول ( در علـم معانى وبیان ) نزد مرحوم آقا مـیـرزا محمـد علـى ادیب تهرانـى و تکمیل دروس سطحنزد مرحـوم آیه الـله سید محمد تقـى خـوانسارى, و بیشتر نزد مرحـوم آیهالـله سـیـد عـلى یثربى کاشانى و دروس فـقـه و اصـول نزد زعیـم حـوزه قـمآیـه الـله العظمى حاج شیخ عبدالکریـم حایرى یزدى ـ رضـوان الـلـه علیهـمنام برد . |
امام خمینی (ره) در سنگر مبارزه و قیام |
![]() روحیهمبارزه و جهاد در راه خـدا ریـشـه در بینـش اعـتـقـادى و تربـیت و محیطخانـوادگى و شرایط سـیـاسى و اجـتماعى طـول دوران زندگى آن حضرت داشـتـهاست. مـبارزات ایـشان از آغاز نـوجـوانـى آغـاز و سـیـر تکاملى آن بهمـوازات تکـامـل ابـعاد روحى و عـلمى ایـشان از یکـسـو و اوضاع و احـوالسیاسـى و اجتماعى ایـران و جـوامع اسـلامـى از سـوى دیگـر در اشکـالمخـتـلف ادامـه یـافـته است و در ســـال 41و1340 ماجراى انجمـنهاى ایالـتىو ولایـتى فرصـتـى پـدیـد آورد تا ایـشان در رهبـریت قـیام و روحـانیـتایـفاى نقـش کنـد و بـدیـن تـرتـیـب قـیـام سراسرى روحانیت و ملت ایـراندر 15 خـرداد سال 1342 با دو ویـژگـى برجستـه یعنى رهـبرى واحد امامخمـیـنى و اسلامـى بـودن انگـیـزه ها و شعارها و هدفهـاى قیام, سرآغـازىشـد بر فـصـل نـویـن مـبارزات مـلـت ایران که بـعد ها تحت نام انقلاباسلامى در جهان شناخـتـه و معرفـى گردید امام خمـیـنـى خاطـره خـویـش ازجنـگ بیـن المـلل اول را در حالیکه نـوجـوانى 12 ساله بـوده چنین یاد مـىکند : مـن هـر دو جـنـگ بـیـن المللـى را یادم هست ... مـن کـوچـک بـودملکـن مـدرسـه مى رفـتـم و سربازهاى شـوروى را در هـمان مرکزى که ماداشـتـیـم در خـمـیـن, مـن آنجا آنهـا را مى دیـدم و ما مـورد تاخت و تازواقع مى شـدیـم در جـنـگ بیـن المـلـل اول. حضـرت امام در جایى دیگر بایاد آورى اسامى بـرخى از خوانیـن واشـرار سـتمگر که در پناه حکـومتمـرکـزى بـه غـارت اموال و نوامیـس مردم مى پرداختند مى فـرماید : مـن ازبچگى در جـنـگ بـودم ... ما مـورد زلقـى هـا بـودیـم, مـورد هـجـومرجـبعلـیـهـا بــودیـم و خـودمان تفنگ داشتیـم و مـن در عیـن حالى کهتـقـریـبا شـایـد اوایـل بلوغم بود, بـچـه بودم, دور ایـن سنگـرهایى کهبـسـتـه بـود نـد در مـحل ما و اینها مى خـواسـتند هجـوم کـنند و غـارتکـنند, آنجا مى رفـتـیــم سنگرها را سرکشـى مى کردیـم. کـودتاى رضا خان درسـوم اسفـند 1299 شمسـى که بنابر گـواهـى اسـناد و مدارک تاریخـى و غـیرقابـل خـدشـه بـوسیله انگلیـسها حـمایت و سازمانـدهـى شـده بـود هـر چـنـدکـه بـه سلطنت قاجاریه پایان بخشید و تا حـدودى حکـومت مـلوک الطـوایـفـىخـوانیـن و اشـرار پـارکنـده را محدود سـاخت اما درعـوض آنچـنـاندیکتاتـورى پدید آورد که در سایـه آن هـزار فامـیـل بر سرنـوشـت مـلـتمظلـوم ایـران حاکـم شدند ودودمان پهـلـوى به تنهایى عهـده دار نقـش سابقخوانین و اشرار گردید . |
قیام 15 خرداد |
ماهمحرم 1342 که مـصادف با خرداد بـود فـرا رسـید. امام خمینى از ایـن فـرصتنهـایت اسـتفاده را در تحـریک مردم بـه قیام عـلیـه رژیـم مستبد شاه بهعمل آورد. |
تبعید امام خمینی (ره) از ترکیه به عراق |
روز13 مهرماه 1343 حضرت امام به هـمـراه فرزنـدشان آیه الله حاج آقا مصطفـىاز ترکیه به تبعیدگاه دوم، کشـور عراق اعزام شدند. امام خمینى پس از ورودبـه بـغداد بـراى زیارت مرقـد ائـمه اطهار(ع) به شهــرهــاى کاظمیـن،سامـرا و کـربلا شتـافت ویک هـفـته بعد بـه محل اصلـى اقـامت خـود یعنـىنجف عزیمت کرد. |
امام خمینی (ره) و استمرار مبارزه (1356 - 1350) |
نیمهدوم سال 1350 اختلافات رژیـم بعثـى عراق و شاه بالا گـرفت و به اخراج وآواره شـدن بسیارى از ایرانیان مقیـم عراق انجامید. امام خمینى طـىتلگرافى به رئیـس جمهور عراق شدیدا اقدامات ایـن رژیـم را محکـوم نمود.حضرت امام در اعتراض به شرایط پیـش آمـده تصمیـم به خـروج از عراق گـرفتاما حکـام بـغداد بـا آگـاهـى از پیـامـدهـاى هجـرت امـام در آن شـرایطاجـازه خـروج ندادند سال 1354 در سالگرد قیام 15 خـرداد، مـدرسه فیضیه قـمبار دیگر شاهـد قیام طلاب انقلابـى بـود. فریادهاى درود بر خمینـى ومـرگبر سلسله پهلـوى به مـدت دو روز ادامه داشت پیـش از ایـن سازمانهـاىچـریکـى متلاشـى شـده وشخصیتهاى مذهبى و سیاسى مبارز گرفـتار زندانهاىرژیم بودند. |
اوجگیری انقلاب اسلامی در سال 1356 و قیام مردم |
امامخمینـى که بـه دقت تحـولات جارى جهان و ایـران را زیـر نظر داشت از فـرصتبه دست آمـده نهـایت بـهـره بـردارى را کـرد. او در مرداد 1356 طـى پیامىاعلام کرد : اکنون به واسطـه اوضاع داخلى و خارجى و انعـکاس جنایات رژیـمدر مجامع و مطـبـوعات خارجى فرصتى است که باید مجامع علمى و فـرهـنگى ورجال وطـنـخـواه و دانشجویان خارج و داخل و انجمـنهاى اسلامى در هر جایـىدرنگ از آن استفاده کنند و بى پرده بپا خیزند. |
هجرت امام خمینی (ره) از عراق به پاریس |
![]() دردیدار وزراى خارجه ایران و عراق در نـیـویـورک تصـمـیـم به اخراج امامخمینـى از عراق گرفته شـد. روز دوم مـهـر 1357 مـنزل امـام در نجف بـوسیلهقـواى بعثـى محاصره گردیـدانعکاس ایـن خبـر با خشـم گستـرده مسلمانان درایران، عراق و دیگـر کشـورها مـواجه شـد. |
بازگشت امام خمینی (ره) به ایران پس از 14 سال تبعید |
|
رحلت امام خمینی (ره)، وصال یار، فراق یاران |
![]() امامخمینى هـدفها و آرمانها و هـر آنچه را که مـى بایــست ابـلاغ کنـد ، گفتهبـود و در عمـل نیز تـمام هستیـش را بـراى تحقق هـمان هـدفها بـکار گرفتهبـود. اینک در آستـانه نیمه خـرداد سـال 1368 خـود را آماده ملاقات عزیزىمى کرد که تمام عمرش را براى جلب رضاى او صرف کرده بـود و قامتش جز دربـرابـر او ، در مـقابل هیچ قدرتى خـم نشده ، و چشـمانش جز براى او گریهنکرده بـود. سروده هاى عارفانه اش همه حاکى از درد فـراق و بیان عطـش لحظهوصال محبوب بـود. و اینک ایـن لحظه شکـوهمنـد بـراى او ، و جانــکاه وتحمل ناپذیر بـراى پیروانـش ، فـرا مـى رسید. او خـود در وصیتنامه اشنـوشـته است : با دلى آرام و قلبـى مطمئن و روحى شاد و ضمیرى امیدوار بهفضل خدا از خدمت خـواهران و برادران مرخص و به سـوى جایگاه ابــدى سفر مىکنـم و به دعاى خیر شما احتیاج مبرم دارم و از خداى رحمن و رحیـم مىخـواهـم که عذرم را در کوتاهى خدمت و قصـور و تقصیر بپذیـرد و از مـلتامـیدوارم که عذرم را در کـوتاهى ها و قصـور و تقصیـرها بـپذیـرنـد و بـاقــدرت و تصمیـم و اراده بــه پیش بروند. |
انقلاب ۱۳۵۷ ایران که به آن در ادبیات رسمی نظام کنونی ایران «انقلاب اسلامی» گفته میشود، قیامی بود به رهبری روح الله خمینی و با شرکت اکثریت مردم، احزاب و روشنفکران ایران، که نظام پادشاهی این کشور را سرنگون، و پیشزمینهٔ روی کار آمدن نظام جمهوری اسلامی در ایران را فراهم کرد. انقلاب در ۲۲ بهمن سال ۱۳۵۷ به پیروزی رسید.
بازه اصلی انقلاب از ژانویه ۱۹۷۸ با اولین راهپیمایی عظیم مردمی شروع میشود و با تصویب قانون اساسی جدید به پایان میرسد و سید روح الله خمینی به پرنفوذترین رهبر کشور تبدیل میشود. در این میان، پس از آنکه تظاهرات و اعتصابات مردم کشور را فلج کرده بود محمدرضا پهلوی به اجبار کشور را ترک کرد (ژانویه ۱۹۷۹) و پس از مدت کوتاهی از اعلام بیطرفی نظامیان نسبت به درگیریهای خیابانی غیرنظامیان و نظامیان وفادار به شاه، سید روحالله خمینی برای دیدار چند میلیون ایرانی وارد تهران شد و این آخرین ضربهای بود که سلسله پهلوی را متلاشی کرد.
اول آوریل ۱۹۷۹ زمانی که ایرانیان با اکثریتی قاطع (٪۹۸٫۲) در قالب یک همه پرسی ملی با نوع حکومتی جمهوری اسلامی (به عنوان نظام حکومتی آینده) موافقت کردند، پادشاهی ایران رسماً به جمهوری اسلامی ایران تبدیل شد.
سلطنت معتقد به حفظ رژیم با ولخرجیهای مالی در ارتش و سرویسهای امنیتی بود ولی انقلاب حکومت سلطنتی باستانی را با حکومتی مذهبی برپایه اصول شبه خلافتی مسلمانان و تفسیر خاصی از شیعه به نام (ولایت فقیه) جابجا کرد.
انقلاب ۱۳۵۷ ایران که به آن در ادبیات رسمی نظام کنونی ایران «انقلاب اسلامی» گفته میشود، قیامی بود به رهبری روح الله خمینی و با شرکت اکثریت مردم، احزاب و روشنفکران ایران، که نظام پادشاهی این کشور را سرنگون، و پیشزمینهٔ روی کار آمدن نظام جمهوری اسلامی در ایران را فراهم کرد. انقلاب در ۲۲ بهمن سال ۱۳۵۷ به پیروزی رسید.
بازه اصلی انقلاب از ژانویه ۱۹۷۸ با اولین راهپیمایی عظیم مردمی شروع میشود و با تصویب قانون اساسی جدید به پایان میرسد و سید روح الله خمینی به پرنفوذترین رهبر کشور تبدیل میشود.[نیازمند منبع] در این میان، پس از آنکه تظاهرات و اعتصابات مردم کشور را فلج کرده بود محمدرضا پهلوی به اجبار کشور را ترک کرد (ژانویه ۱۹۷۹) و پس از مدت کوتاهی از اعلام بیطرفی نظامیان نسبت به درگیریهای خیابانی غیرنظامیان و نظامیان وفادار به شاه، سید روحالله خمینی برای دیدار چند میلیون ایرانی وارد تهران شد و این آخرین ضربهای بود که سلسله پهلوی را متلاشی کرد.
اول آوریل ۱۹۷۹ زمانی که ایرانیان با اکثریتی قاطع (٪۹۸٫۲) در قالب یک همه پرسی ملی با نوع حکومتی جمهوری اسلامی (به عنوان نظام حکومتی آینده) موافقت کردند، پادشاهی ایران رسماً به جمهوری اسلامی ایران تبدیل شد.
سلطنت معتقد به حفظ رژیم با ولخرجیهای مالی در ارتش و سرویسهای امنیتی بود ولی انقلاب حکومت سلطنتی باستانی را با حکومتی مذهبی برپایه اصول شبه خلافتی مسلمانان و تفسیر خاصی از شیعه به نام (ولی فقیه) جابجا کرد.
انقلاب ۱۳۵۷ ایران بعد از تجربه نهضت مشروطه و کودتای ۲۸ مرداد و به دنبال حوادث ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ به وقوع پیوست.
بریتانیا پس از کوتاه شدن دست خود از صنعت نفت ایران، منابع بسیاری را در منطقه و خصوصا ایران از دست داده بود، با قطع امید از رسیدن به توافق، وارد مطالعه طرح یک کودتای نظامی شد.
از مهمترین حرکتهای سیاسی و دانشجویی در تاریخ ایران، اعتراض دانشجویان در ۱۶ آذر ۱۳۳۲ به ورود معاون رئیس جمهور آمریکا، ریچارد نیکسون، به خاک ایران پس از کودتای ۲۸ مرداد بود. دانشجویان دانشکدههای فنی، حقوق و علوم سیاسی، علوم، دندانپزشکی، پزشکی و داروسازی در دانشکدههای خود تظاهراتی علیه رژیم کودتا برپا کردند. روز ۱۵ آذر تظاهرات به خارج از دانشگاه کشیده شد و مأموران در زد و خورد با دانشجویان، شماری را مجروح و گروهی را دستگیر و زندانی کردند. این درگیریها منجر به مرگ سه تن از دانشجویان به دست مأموران حکومت پهلوی شد.
حمله به مدرسه فیضیه قم در روز ۲ فروردین ۱۳۴۲ شمسی مطابق با روز مرگ جعفر صادق (از امامان شیعه) روی داد. پس از این که نظام سلطنتی پهلوی لایحهٔ انجمنهای ایالتی و ولایتی و نیز لوایح ششگانه و انقلاب سفید (شاه و ملت) را مطرح کرد، برخی روحانیون و در رأس آنها آیت الله خمینی نسبت به برخی موارد آن همچون حق رای دادن زنان که شاه به زنان ایرانی اعطا کرده بود،اعتراض کردند. سید روحالله خمینی نوروز سال ۴۲ را عزای عمومی اعلام کرد.
در سحرگاه ۱۵ خرداد ۱۳۴۲، ماموران امنیتی به خانه سید روحالله خمینی در قم حمله کردند و او را که روز پیش از آن در روز عاشورا در مدرسه فیضیه قم، سخنانی بر ضد حکومت گفتهبود، دستگیر و به زندانی در تهران منتقل کردند. چند ساعت بعد از حادثه گروهی از طرفداران وی در قم به خیابان های تهران و قم ریختند و دست به تظاهرات زدند. در این روز تعدادی از تظاهرکنندگان کشته شدند.
سید روحالله خمینی در این روز بر ضد تصویب لایحه کاپیتولاسیون در مجلس شورای ملی در شهر قم به سخنرانی پرداخت، وی در این سخنرانی سعی کرد ضمن تبیین نظرات خود در مورد لایحه مذبور خطر آن برای مردم و استقلال و تمامیت ارضی کشور را گوشزد کند.
در طی این سخنرانی وی بارها به آمریکا و شخص شاه حمله لفظی کرد.
در پی سخنرانی آیت الله خمینی در روز ۴ آبان بر علیه تصویب لایحه کاپیتولاسیون، حکومت وقت تصمیم به تبعید وی به ترکیه گرفت، در روز ۱۳آبان ۱۳۴۳ ماموران ساواک((سازمان امنیت و اطلاعات کشور)) آیت الله خمینی را در قم دستگیر و به وسیله هواپیمای نظامی به ترکیه تبعید کردند.
جشنهای ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی ایران در تخت جمشید و با حضور سران و سفرای بسیار از کشورها در ۲۰ مهر ۱۳۵۰ آغاز شد.
به عقیده بسیاری از ناظران هدف محمدرضا شاه پهلوی از برگزاری این جشنها، یادآوری قدرت و ابهت باستانی ایران، به رخ کشیدن ثبات، امنیت و قدرت فعلی(خصوصا برای همسایگان عرب) و همچنین تاریخ پربار ایران بود.
در ۱۱ اسفند ۱۳۵۳ محمدرضا پهلوی دستور تشکیل حزب سراسری و واحد رستاخیز را اعلام کرد، این اولین بار در تاریخ نوین سیاسی ایران بود که این کشور به روش تک حزبی اداره میشد.
در آخرین روزهای سال ۱۳۵۴ دو مجلس سنا و ملی طرح تغییر تاریخ هجری به شاهنشاهی را مطرح و تصویب کردند، این امر ظاهراً در راستای سکولاریزه کردن حکومت برداشته میشد ولی عملا آتش خشم مخالفین را برافروخت و مخالفتهایی را نیز برانگیخت.
در روزهای نهم و دهم فروردین مردم یزد طی اعتراضاتی که به خشونت کشیده شد خواستار آزادی زندانیان سیاسی و بازگشت رهبران انقلاب(در راس آنها سید روحالله خمینی)شدند
.
در پی اوجگیری تظاهرات و درگیریهای مردم با عوامل رژیم پهلوی ، دولت جمشید آموزگار به مأمورین نظامی و انتظامی در برابر آشوبها دستور شدت عمل داد.
به مناسبت سالگرد ۱۵ خرداد در تهران و شهرستانها تعطیل و اعتصاب سراسری اعلام گردید.
درگیری خونین در اصفهان و اعلام حکومت نظامی در این شهر که توسط فرماندار نظامی شهر به اجرا درآمد.
اعلام حکومت نظامی توسط دولت جمشید آموزگار.
آتش سوزی در سینما رکس آبادان. )
سقوط دولت جمشید آموزگار و تشکیل دولت شریف امامی.
این روز(۱۷ شهریور ۱۳۵۷) بعدها به جمعه سیاه مشهور شد، در این روز راهپیمایی و اعتراضات مردم در میدان ژاله(شهدای فعلی) تهران به خشونت کشیده شد و عده زیادی کشته و مجروح شدند.
منزل سید روحالله خمینی در عراق توسط پلیس این کشور محاصره گردید.
حزب رستاخیز که توسط حکومت پهلوی تأسیس شده بود منحل گردید.
به دلیل افزایش فشارها در عراق خمینی تصمیم به ترک این کشور و ورود به کویت گرفت، اما دولت کویت به وی مجوز ورود نداد.
در پی جلوگیری از ورود سید روحالله خمینی به کویت و جلوگیری دولت عراق از بازگشت وی به نجف، با تقاضای دولت وقت شاهنشاهی، خمینی به فرانسه تبعید می شود.
تغییر مکان سید روحالله خمینی از پاریس به دهکده نوفل لوشاتو.
اعتصاب کارکنان مطبوعات در سراسر کشور آغاز گردید.
اعتصاب کارکنان صنعت نفت.
آیتالله طالقانی (یکی از رهبران انقلاب)از زندان آزادد شد
ارتش کنترل تأسیسات نفتی کشور را در دست گرفت.
تظاهرات دانشآموزان و دانشجویان در مقابل دانشگاه تهران به خشونت کشیده شد.
به دستور سید روحالله خمینی شورای انقلاب تشکیل گردید.
محمدرضا شاه پهلوی ظاهراً به منظور معالجات پزشکی کشور را ترک کرد.
فرار شاه از ایران به روایت تصویر
24 دى 1386
وی در آخرین مصاحبه خود در خاک ایران (در فرودگاه مهرآباد) چنین گفت:
محمد رضا پهلوی: یک مدتی است که احساس خستگی میکنم و احتیاج به استراحت٬ ضمنا هم گفته بودم تا خیالم راحت بشود و دولت مستقر بشود بعد مسافرت خواهم کرد.![]()
خبرنگار:اعلی حضرت چه مدت در مسافرت خواهند بود؟
محمد رضا پهلوی: بستگی به حالت مزاجی من میتوانم بگویم دارد.
خبرنگار:نخستین نقطهای که اعلی حضرت تشریف فرما میشوند کجا خواهد بود؟
محمد رضا پهلوی: فکر میکنم به آسوان(مصر) برای استراحت برویم و اولین نقطه اقامت ما در آسوان خواهد بود.(در ادامه):حرفی غیر از حس وضعیت مملکت و انجام وظیفه براساس میهن پرستی ندارم.
شورای سلطنت که برای حفظ نظام سلطنتی در ایران تشکیل شده بود منحل گردید.
دولت بختیار به منظور جلوگیری از حضور سید روحالله خمینی در کشور به مدت سه روز فرودگاههای کشور را بسته اعلام کرد.
فرودگاه مهرآباد بازگشایی شد.
ساعت ۹ و ۲۷ دقیقه و ۳۰ ثانیه آیت الله خمینی پس از پانزده سال تبعید وارد ایران شد.
فرمانداری نظامی بر اثر فشار مردم راهپیمایی و تظاهرات را برای ۳ روز آزاد اعلام کرد.
نظامیان مستقر در تلویزیون به طور ناگهانی پخش مراسم استقبال را قطع کردند.
آیت الله خمینی در بهشت زهرا حضور یافت و ضمن ادای احترام به شهدای انقلاب به سخنرانی پرداخت.
بختیار گفت: هر کس اکثریت داشت حکومت میکند
آیت الله طالقانی گفت: ما رهبران اسلامی داعیه حکوما نداریم
بر اساس پیشنهاد شورای انقلاب، سید روحالله خمینی دولت موقت را به مردم معرفی نمودند. دولت موقت به ریاست مهندس مهدی بازرگان تشکیل گردید.
نیروی هوایی ارتش با آیت الله خمینی پیمان بستند.
خبرگزاری فارس: با گذشته قریب به سه دهه از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی ایران هنوز هم یاد حماسه سازان دوران انقلاب در خاطرهها زنده است.
مقدمه:
با گذشته قریب به سه دهه از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی ایران هنوز هم یاد شیرین حماسه سازان دوران انقلاب در خاطره بود درست در زمانی که رژیم نیازمند وفاداری و ادای دین این نیروی عظیم بود به طور غیر منتظرهای به او پشت کرده و با شرکت در حماسه بزرگ انقلاب اسلامی ایران حماسهای نو پدید آورد تا همواره و همیشه در تاریخ ایران یاد و نامش در کنار مردم پر آوازه بماند، از دهانه سلاحهای پیشرفته و مرگبار که به منظور کشتار و سرکوب ملت به پا خاسته ایران به عنوان سوغات و ره آورد غرب به ارتشیان هدیه گردیده بود از عوض گلولههای داغ سرب گلهای سرخ محمدی و رز بیرون جهیدند و بجای کشتار و قتل عام برادران شخصی بدست نظامیان شعار (ارتش فدای ملت) کوچه و شهرهای ایران را عطر آگین نمود و از این رو خروشان به اقیانوس متلاطم توده مردم گره خورد و طاغوت و طاغوتیان را در خود حل کرد. به هر حال به گوشه هایی از نقش ارتش در پیروزی انقلاب و تداوم آن اشاره مینمایم.
*ارتش شاه در کلام امام (ره)
الف) برخی از خصایص ارتش شاهنشاهی در کلام امام (ره)
آنچه که در این مقاله به آن اشاره میگردد سخنانی است که امام اکثراً قبل از پیروزی انقلاب عنوان نمودهاند و بیشتر بیان کننده ریشهها و علت و معلولهای فرهنگ وابسته و مذموم شاهنشاهی در ارتش میباشد.
ارتشی که نام امریکایی شاهنشاهی زیبنده آن بود موجودی از برای آمریکا و امید شاه و امریکا برای استمرار حکومت شان.
-سخنرانی امام در پاریس در مورخه 29/8/57
در این ارتش که در رأس همه چیزهاست نه اینکه در خدمت مردم و ملت است بلکه در خدمت امریکا است برای اینکه میکشد ملت خودش را برای اینکه منافع امریکا تحقق پیدا کند.
-سخنرانی امام در پاریس در مورخه 2/8/57
ملت میرود سراغ ارتشش میبیند یک ارتشی است که انگل است 60000 نفر مستشار آمده است و عده کثیرشان که اینها آوردهاند و ارتش را بدست گرفتهاند مستشاران امریکایی هستند که الان ارتش ما را دارند اداره میکنند.
این ارتش تحت فرمان ملت ما نیست برای ما نیست به نفع ملت ما نیست همه قوانینشان را روی هم گذاشتهاند برای کوبیدن این ملت به امر شاه و به امر دستگاههایی جلوتر.
-سخنرانی امام بمناسبت پانزده خرداد 42 در نجف اشرف
چه احترامی از برای ارتش قایل هستید؟ اینها که به خیال خودشان را از دارو دسته خودشان میدانند چه احترامی برای ارتش قایل هستند که در تحت اسارت مستشارهای امریکایی باشد آنها را مصون کنند و اینها را تحت سیطره اینها قرار بدهند این چه اهانتی است برای ارتش ایران، چه ذلتی است که از برای ارتش ایران از برای صاحب منصبها، چرا این صاحب منصبها اینقدر به ذلت تن میدهند چه شده است که بیدار نمیشوند. الان در ارتش هم همینطور است شما خیال میکنید ارتش دل خوش دارد از اینها؟
-سخنرانی امام قبل از پیروزی انقلاب برای همافران در مدرسه علوی
ما میخواهیم ارتش ما آزاد باشد اسرائیل به او تصرف نکند امریکا در او تصرف نکند.
هر چند ارتش بعنوان یک مجموعه در خدمت مردم نبود ولی در تصمیم گیری و جهت دادن تنها مربوط به فرماندهان و مستشاران بود ارتشیهای جزء تافتهای جدا بافته از فرهنگ ارتش شاه بودند و خیانت و جنایت ریشه در افکار و اعمال سران داشت.
ب) دعوت امام از ارتش شاه به قیام و مبارزه
در تحلیل ارتش ایران در زمان شاه به خوبی در مییابیم اگر چه ارتش در کل نهادی ضد مردمی ساخته و پرورش شده بود و لیکن سطوح پایین ارتش از جمله درجه داران و افسران جوان و کارمندان و سالخوردگانی که بدلیل عدم وفق با فرهنگ استعمار و زور نتوانسته بودند سطوح بالا و ردههای تصمیم گیری راه یابند جزئی و قشری از تودههای مستضعف میلیونی بودند که به قول امام با ملت و از ملت بودند و سرنوشت آنها نیز در ستم دیدن و استشمار و استضعاف جدای از سرنوشت جامعه نبود، به همین علت هم امام با بینش پیامبر گونه جبههگیری در مقابل طبقه از ارتش ننمود بلکه آنان را دعوت به پیوستن به حق و جبهه حق یعنی مردم نمود در 21 و 22 بهمن نتیجه روشن و غرور آفرین آن را بخوبی ملاحظه کردیم بر این اساس بود که امام نغمه انحلال ارتش را توطئه خوانده و با طرد جنایتکاران ارتش و نوکران استعمار از ارتش شاهنشاهی؛ ارتش اسلامی و مردمی بوجود آمد.
امام راحل در مصاحبهای با مجله آفریقایی جوان در مورخه 18/10/57 میفرماید؛
شما باور نمیکنید که ارتش با ملت است و در آینده نزدیکی به شاه پشت خواهد کرد؛ پیروزی ما حتمی است و جمهوری اسلامی تحققش برای من خیلی روشن است.
امام خمینی (ره) به منظور تشویق و ترویج و تفکیک عمده قوای ارتش از سران خود فروخته در آبانماه 57 طی سخنرانی در پاریس میفرماید؛
شما خیال کردید که همه ارتش مثل این چند تا الدنگند که بجان مردم افتادهاند؟ نه همه آنها اینطور نیستند آنها پیغام دادند اگر وقتش شد آنها هم حاضرند برای کارها... امام خمینی همچنین طی مصاحبهای با روزنامه هلندی دی ولت کو انت 16/8/57 میفرمایند در اینکه مسلم است در میان ارتش صاحب منصبانی هستند که با حمایت شاه از آنان در غفلت مملکت شریک بودهاند و همچنین در کشتارها و شکنجهها همدست یکدیگر و لیکن سربازان و نیز بسیاری از افسران و درجه داران هستند که هنوز دلهایشان با ملت است و از دست شاه بخصوص بعلت تسلط مستشاران آمریکایی بر آنان رنج میبردند و ایشان به دلیل پیوندی که با مردم دارند دیر یا زود به آغوش ملت باز میگردند و هم اکنون آثار آن ظاهر شده است.
طی مطالبی که در روزنامه کیهان مورخه 23/10/57 به نقل از امام خمینی به چاپ رسیده است عنوان میگردد؛
این وظیفه الهی شما ارتش محترم است که در صورت فرمان برداری از این خائنان و جانیان بالفطره پیش خدای تبارک و تعالی مسئول و جوامع بشری محکوم و مورد نفرین نسلهای آتیه خواهید بود. بر ملت شجاع ایران است که خود را در مقابل چنین توطئههایی به هر وسیله ممکن مجهز کنند ملت ایران موظف است که به درجه داران و افسران و صاحب منصبان شریف احترام بگذارند باید توجه داشت که چند نفر ارتشی خائن نمیتوانند اکثریت ارتش را آلوده کنند حساب این چند نفر ارتشی خونخوار معلوم و از حساب ارتش ایران جداست. ارتش از ملت است و ملت از ارتش با رفتن شاه ظلمی بر آنان وارد نخواهد شد.
امام خمینی (ره) طی اعلامیهای در مورخه 4/8/57 خطاب به ارتش فرمودند.
سلام اینجانب را به روسای محترم ارتش برسانید و به نیروهای زمینی دریایی و هوایی پس از تهنیت و سلام بگویید ایران کشور شماست و ملت ایران ملت شماست به ملت بپیوندید من میدانم بسیاری از شما به ملت و کشور و اسلام وفادار هستید و از این کشتارها و غارتگریهای شاه خائن و بستگانش و جنایتکاران بین المللی ناراحت هستید گاهی مطالب شما به من میرسد ملت شما لحظاتی حساس را میگذراند شما بیشتر از دیگران پیش خدای بزرگ و ملت شجاع و نسلهای آینده مسئول هستید. خدمت دلاورانه کنید و زنجیرههای اسارت را پاره کنید و مجال به این حائن به اسلام و کشور ندهید و سرفرازی را برای خود و ملت هدیه کنید.
امام خمینی (ره) طی مصاحبه ای با تلویزیون امریکا در مورخه 15/8/57 خطاب به ارتش فرمودند.
امید این را داریم ارتش هم که از خود این ملت است و ملت برادر اوست پشت به این ملت نکند و در کنار ملت قرار گیرد.
*نقش ارتش در پیروزی انقلاب اسلامی ایران
اگر چه در پیروزی انقلاب و به ثمر رسیدن آن اقشار مردم و عوامل و عناصر فراوانی نقش داشتند که هر کدام به نوبه خود مهم و تاثیر گذار بودند اما در این میان تعدادی از این اقشار عوامل و عناصر کلیدی و سرنوشت ساز بودند که از آن جمله میتوان به نقش روحانیت و رهبری واحد داهیانه امام راحل (ره) اطلاع رسانی دقیق و بموقع و همچنین نقش کلیدی و استراتژیک نظامیان اشاره کرد.
با گذشت قریب به سه دهه از عمر پر برکت و میمون انقلاب اسلامی ایران هنوز هم یاد و خاطره روزهای حماسه و ایثار مشت و سنگ گلوله در خاطره ها زنده است. هنوز هم بوی دود باروت و قطرات پاک خون انقلابیون به روی سنگ فرش خیابانها و فریادهای مرگ بر شاه و شعار استقلال آزادی جمهوری اسلامی و در بهار آزادی جای شهدا خالی ملموس است.
درختان، خیابانها، بناها همه و همه حکایت از ظلم و ستم بزرگی که بر این ملت مظلوم توسط رژیم ستم شاهی و اربابانش روا شده بود دارند. رژیم ستم شاهی که ارتش به ظاهر مقتدر و متمدن آن روز که توسط زبده ترین نیروهای خارجی با پیشرفته ترین سلاحهای جهنمی برای حفظ و بقاء سلطنت و حفظ منافع اربابانش سازمان و آموزش داده بود. درست در زمانی که رژیم به وفا داری و حمایت و جانفشانی این نیروی عظیم نیازمند بود. با رهنمودها و نصایح امام راحل (ره) تغییر جهت داده و به رژیم و حامیانش پشت کرد و با شرکت در حماسه انقلاب اسلامی ایران حماسه ای نو پدید آورد و تاریخ را دوباره ورق زد تا به گسستن زنجیر یوغ و رهایی نام و یاد خود را در کنار مردم پر آوازه نمایند.
ارتش با هدایت رهبر و اطاعت از فرامین و دستورات معظم له توانست در کنار سایر نیروهای انقلاب قرار گیرد که به گوشهای از این اقدامات به شرح ذیل اشاره میگردد.
*نقش مهم ارتش در بی اثر نمودن کودتای نظامی
با تخلیه پادگانها و فرار سربازان و درجه داران از پادگانها آغاز گردید نظامیان فراری از بند اسارت و بندگی رژیم ستم شاهی به آموزش و سازمانهای سایر فرزندان ملت پرداختند عدهای دیگر با باز گذاشتن اسلحه خانهها و در اختیار گذاشتن سلاح به مردم در مسلح کردن و بالا بردن توان رزمی ملت کمک کردند رژیم طاغوت که انتظار قتل و غارت و بردار کشی و خونریزی از ارتش در سطح کشور را داشت نتیجهای کاملا بر عکس دریافت نمود مردم با اهدای گل و شعارهای حمایت گرانه از ارتش توانستند به دل ارتشیان نفوذ کرده و آنها را همراه و همگام خود نمایند اگر چه نقش امام در تمام این مراحل و موارد اساسی و سرنوشت ساز بود، به عنوان نمونه میتوان بر استراتژی نرمش و سازش انقلابیون در برابر نظامیان اشاره کرد انقلابیون در تظاهرات و تحرکات انقلابی خود پس از دریافت دستور امام (ره) مبنی بر همراهی با نظامیان با انداختن شاخههای گل بر سر و روی سربازان در طول مسیر راهپیمایی از آنها میخواستند تا به جرگه آنها بپیوندند. در روزنامه و سایر رسانههای گروهی خبر در آغوش گرفتن سربازان توسط مردم در چند نقطه از شهر تهران منتشر شد، خیابانهای اطراف دانشگاه تهران نقطه اوج تظاهرات مردمی بود و نکته جالب توجه این بود که مردم گلهای میخک سرخ و سفید بر لوله تفنگ نظامیان قرار داده بودند.
مردم عکسهایی از حضرت امام (ره) را بر بدنه کامیونهای ارتشی چسبانده بودند و سربازان را روی دوش خود گرفتند و میبردند. نکته مهم این بود که واکنش سربازان نسبت به این حرکتهای مردم غالباً مثبت بود و سربازان از این اقدام مردم استقبال میکردند حتی در مواردی سربازان و درجه داران و افسران جزء، اقدام به حذف فیزیکی مأموران شهربانی یا فرماندهان نظامی میکردند، نمونه بارز این کار در 26 دی ماه 57 در جهرم رخ داد که یک سرباز وظیفه رئیس شهربانی را به هلاکت رساند. در روز 30 دی ماه سال 57 گروهی متشکل از 1000 افسر همافر و درجه دار پایگاه هوایی بندر عباس راهپیمایی در محوطه پایگاه با همافران پایگاههای شاهرخی (همدان) و وحدتی (دزفول) که از یک هفته پیش اعتصاب غذا کرده بودند با جنبش ملت ایران اعلام همبستگی کردند. نکته مهم در قطعنامه این راهپیمایی مخالفت با هر نوع کودتا و اقدامی مشابه بر ضد انقلاب بود.
*استراتژی انقلابیون برای تشویق نظامیان در روز 9 بهمن 57
اعضای شورای هماهنگی سازمانهای دولتی و ملی در اطلاعیه خود درباره جایگاه و تاثیر نقش سربازان و سایر نظامیان ایرانی اعلام کردند که سرباز فرزند ملت است مصالح ملت مصالح اوست و آینده ملت آینده اوست راه ملت راه سرباز است هیچگونه ستم را در حق برادران نظامی خود تحمل نمیکنیم و اعلام میکنیم که صدور حکم اعدام برای ما در لباس سربازی به معنی اعلام جنگ به ملت نجیب ایران است و آن را شدیداً محکوم میکنیم.
در همین روز امام خمینی (ره) در پیامی در موضوع خشونت دولت دربرخورد با مردم انقلابی خطاب به نظامیان ایران بیان داشتند«من از طبقه شریف ارتش که دستشان به خون جوانان آلوده نشده است میخواهم که ننگ اطاعت از جنایتکاران را تحمل نکنند و با قاطعیت آنان را از مقابله با ملت باز دارند» ملت از خود شماست برادران ارتشی با پشتیبانی از اسلام و ملت نام خود را در تاریخ جاودانه کنید.
همچنین آیت الله طالقانی نیز در تاریخ دهم بهمن ماه 50 از نظامیان خواست که با صفوف ملت پیوسته و همه تلاش خود را در جهت یکپارچگی و در خدمت ملت به کار گیرند و با توطئههای برخی از امرای ارتش مبارزه کنند.
ایشان در پیام خود خطاب به ارتشیان فرمودند؛ مردم بخوبی نیک را از بد و مقصر را از غیر مقصر تشخیص میدهند و نقش بازدارنده و هوشیارانه شما توده ارتشیان را نادیده نمیانگارند ما میدیدیم شما چه روزها و چه لحظات حساسی را که هر آن خودتان به لبه تیغ نزدیک بودید میگذراندید... شما نیز به صفوف ملت بپیوندید و در این راه از هر گونه تلاشی و تفرقه بپرهیزید.
این پیامهای مهم و بموقع باعث شد که شماری از کارکنان سازمان صنایع نظامی با مراجعه به دفتر روزنامه کیهان همبستگی خود را با ملت اعلام دارند. خبر مهم دیگر منتشر شده در روزنامههای داخلی در تاریخ 10 بهمن ماه خبر دستگیری و زندانی شدن همافران نیروی هوایی بود. از حدود سه ماه قبل از این تاریخ نظامیان در پایگاههای مختلف نیروی هوایی به تدریج دست به اعتراض و اعتصاب غذا زدند و گروههایی از آنها در پایگاههای بندر عباس دزفول تهران و کارکنان ستاد فرماندهی و آموزش های هوایی در راهپیمایی ها و تظاهرات شرکت کردند.
*رابطه ارتش و مردم پس از ورود امام خمینی به ایران
سرانجام انتظارها به پایان رسید و پس از چندین بار به تعویق افتادن ورود حضرت امام در روز 12 بهمن 57 رهبر کبیر انقلاب اسلامی پس از سالها مبارزه و حدود 14 سال تبعید از فرانسه وارد تهران شدند. استراتژی انقلابیون در قبال نظامیان با تحلیل سخنان امام خمینی (ره) در بهشتزهرا در همین روز آشکار شد ایشان در آن روز در آغوش ملت فرمودند ارتش باید مستقل باشد ارتش نباید زیر فرمان مستشارهای آمریکایی و اجنبی باشد من تشکر میکنم از قشرهایی که متصل شدند به ملت اینها آبروی خودشان را آبروی کشورشان را آبروی ملتشان را حفظ کردند.
همچنین امام خمینی در پیام دیگری به ارتش فرمودند «از ارتش میخواهم هر چه زودتر به ما متصل شود ارتشیان فرزندان ما هستند ما به آنها محبت داریم باید به دامن ملت بیایند عظمت ما عظمت کشور است و عظمت کشور عظمت ارتش... ارتش و ملت از همدیگر هستند ارتش باید از دولت غاصب کنار برود تا مردم تکلیفشان را با او معین کنند.
سرانجام نصایح و پندواندرز این پیر فرزانه مؤثر واقع گردید طوری که در 15 بهمن ماه سال 57 صدها تن از افراد نیروی زمینی و هوایی با لباس نظامی به محل اقامت امام خمینی (ره) رفته و وفاداری خود را نسبت به ایشان ابراز داشتند. نظامیان در این بازدید شعار «ما همه سرباز تواییم خمینی گوش به فرمان توأیم خمینی» را ادا میکردند علاوه بر این در همین روزها گزارش شد که تعداد زیادی از افسران نیروهای سهگانه به دیدار امام شتافتهاند. در همین روز حدود 1500نفر از کارکنان نیروی هوایی و هوانیروز اصفهان نیز با پیوستن به اجتماع مردم با آنان به راهپیمای برضد رژیم حکومت بختیار پرداختند. در 16 بهمن 57 نیز گزارش شد که امام خمینی (ره) حمایت چندین هزار افسر بازنشسته را که به خاطر مخالفت با شاه از ارتش ایران تصفیه شدهاند جلب کرده است. در چهارمین روز اقامت امام در ایران دهها افسر درجهدار سرباز و همافر در زمره هزاران ایرانی بودند که برای اعلام پشتیبانی به محل اقامت امام رفتند. در این روز صادق خلخالی به نمایندگی از امام خطاب به نظامیان و خانوادههای آنان گفت: «ارتشیان در هرکجا که باشند فرزند گرامی مردم و امام هستند» روز 19 بهمن نیز که به روز «جرقه نیروی هوایی» معروف است گروه کثیری از درجهداران نیروی هوایی در تظاهرات و راهپیمایی به طرفداری از انقلاب شرکت کرده سپس به نشانه همبستگی با امام خمینی (ره) به اقامتگاه ایشان رفتند. این اقدام و خبر و تصویر مربوط به آن در تمام محافل داخلی و خارجی انعکاس شدیدی یافت.
صبح روز 21 بهمن ماه دفتر امام خمینی (ره) با انتشار اعلامیهای صحت عکس منتشر شده را در روزنامه کیهان که ستاد بزرگ ارتشیاداران آن را جعلی خوانده بود تأیید کرد، این تأیید حرکت همافران را نهایی کرد. در همین روز دولت با انتشار اطلاعیهای مقررات منع عبور و مرور و حکومت نظامی جدیدی را ابلاغ کرد. امام خمینی (ه) طی اعلامیههایی به مردم توصیه کردند که به این مقررات توجه نکرده و به خیابانها بیایند. به نظر میرسید که انقلابیون در جلب حمایت فرماندهان ارشد نظامی با مشکلاتی مواجه شده باشند.
در ساعت 5/8 عصر روز 20 بهمن ماه 57 تلویزیون برنامه ویژهای را در ارتباط با رویدادهای مربوط به بازگشت امام به تهران پخش کرد. این برنامه هیجان زیادی در میان نظامیان در پادگان دوشان تپه تهران بوجود آورد درگیری مسلحانه بین مردم و نیروهای ارتش از اواخر شب 20 بهمن از پادگان دوشان تپه شروع شد. در جریان نمایش فیلم مراسم استقبال امام خمینی (ره) هنرجویان نیروی هوایی نسبت به امام ابراز احساسات کردند. افراد گارد شاهنشاهی برای ساکت کردن هنرجویان و دیگر کارکنان نیروی هوایی وارد عمل شدند و زدوخورد و تیراندازی بین آنان شروع شد. با انتشار خبر شورش افراد پادگان نیروی هوایی مردم برای یاری آنها به دوشان تپه روی آورده و وارد پادگان شدند. اسلحه خانهها را باز کرده و با استفاده از سلاحهای موجود با افراد گارد شاهنشایی به مبارزه پرداختند در این میان شماری از کارکنان نیروی زمینی هم به نظامیان انقلابی پیوستند.
در این میان برخورد مطبوعات آمریکایی با قضیه جالب توجه است. با وجود تمام وقایع و تحولاتی که شرح داده شد، روزنامه نیویورک تایمز در مقالاتی موضوع قدرت ارتش را به بحث و بررسی گذاشت تا وانمود کند دولت بختیار و ارتش شاه که از آن پشتیبانی میکرد شسکت ناپذیرند. حتی پس از اثبات اینکه اکثر قریب به اتفاق مردم و از جمله نظامیان از انقلاب حمایت میکنند، این روزنامه با چاپ تصاویری سعی در القای این فکر در خوانندگان را داشت که کنترل اوضاع هنوز در دست دولت بختیار و ارتش است، مخالفت نظامیان با دولت بختیار برای خبرنگاران خارجی آشکار بود و رجزهای این مرغ طوفان بیتأثیر و پوچ بود. ولی نیویورک تایمز این مسئله را در آن زمان گزارش نکرد، اختلافات داخلی در درون ارتش کاملاً آشکار بود اما این روزنامه همچنان به انتشار گزارشهایی برای نشان دادن قدرت بختیار پرداخت ولی اعلامیههای معمار بزرگ انقلاب و لبیک نظامیان به ندای این پیر فرزانه باعث شد که در روز 22 بهمن شورای عالی ارتش در جلسه صبح خود به اتفاق آرا تصمیم به بیطرفی ارتش در درگیریهای سیاسی بگیرد و این مسئله به معنی پشتپا زدن کامل به شاه و دیگر هوادارانش و قطع امید کامل هیئت حاکمه؛ به همین جهت برخلاف نظر بختیار و بدون هماهنگی قبلی با وی به تمام واحدهای نظامی دستور داده شد که به پادگانهای خود برگردند. در مجموع فرماندهان ارشد ارتش شاهنشاهی به این نتیجه رسیده بودند که ارتش قادر به کنترل امور و بهطور خلاصه به هیچ کاری نیست و اگر بخواهد به اصطلاح عمل کند و کاری انجام دهد معلوم نیست آیا کسی هست که این فرامین را اجرا کند یا خیر؛ در ادامه اعلامیه شورای عالی ارتش با توجه به تحولات کشور و برای جلوگیری از هرجومرج و خونریزی بیشتر بیطرفی ارتش اعلام و به یگانهای نظامی دستور داده شد که به پادگانهای خود را مراجعه نمایند و این یعنی پایان حکومت 55 ساله رژیم طاغوت و دفن شدن در زبالهدان تاریخ.
پس از این اعلامیه فرماندار نظامی تهران هم در اعلامیه شماره 43 خود به همهی یگانها و عناصر انتظامی دستور داد که به محلهای خود مراجعه نمایند.
در نهایت در روز 23 بهمن ماه نیز از سوی دولت موقت تیمسار سرلشگر قرنی به سمت ریاست کل ستاد ارتش و تیمسار محققی به طور موقت به سرپرستی ژاندارمری کل کشور منصوب شدند؛ در این روز ستاد ارتش بهطور رسمی تحویل نمایندگان دولت موقت شد. امرای ارتش برکنار شدند و به دستور دولت موقت تا انتخاب فرماندهان جدید برای نیروهای مسلح انجام وظایف و مسئولیت فرماندهان ارتش شاهنشاهی برعهده معاونان آنان گذاشته شد. بدین ترتیب پرونده حکومت خاندان پهلوی برای همیشه مسدود و در زبالهدان تاریخ دفن شد.
در پایان اشارهای به انگیزه و مبارزه ارتش به شرح ذیل اشاره میگردد؛ ضعف ساختار فرماندهی نیروی مسلح که کاملاً مشابه سیستم نظامی آمریکا بود یکی از دلایل جدایی ارتش بود، نارضایتی نظامیان از فساد مالی ارتش یکی از مهمترین زمینههای نارضایتی ارتش بود که با سوء استفادههای مالی قانونشکنی و رعایت نکردن عدالت در امور پرسنلی و مسائل رفاهی و اجتماعی بود. رفتار تبعیضآمیز و فاصله طبقاتی بین سلسله مراتب ارتش یکی دیگر از علل و عوامل فاصله بین ارتش و شاه بود. نمونه دیگری از نارضایتیها در نیروی هوایی بود؛ در ارتباط با صنایع هواپیماسازی کشور آمریکا که به نیروی هوایی شاهنشاهی تجهیزات میفروخت و بهطور مرتب عملکرد افراد و سازوبرگهای نظامی آنها را آزمایش میکرد و اجازه هیچگونه دخالت و یا اظهارنظر به افسران و درجهداران ایرانی داده نمیشد.
یکی دیگر از عوامل نارضایتی در ارتش که در 19 بهمن 57 تیر خلاص را به رژیم شاه شلیک کرد مسئله همافران نیروی هوایی بود. همافران افراد دیپلمهای بودند که از سالها پیش به منظور تشکیل کادر فنی پیشرفته برای نیروی هوایی با شرایطی خاص و حقوق و مزایای قابل توجه و مکفی در نیروی هوایی پذیرفته شده بودند، ولی برابر مقررات استخدام نمیبایست به درجه افسری نائل گردند، همهی این عوامل و سایر عوامل دیگر دست در دست یکدیگر نهاده تا مانند دانههای تسبیح به دست توانگر امام راحل به رشته تحریر درآمده و در نهایت پایه حکومت ظلم و ستم را در هم فرو ریخت.
*ارتش در کلام رهبر
پس از فروپاشی پایههای ظلم و ستم طاغوت در ایران و برپایی نهال نوپای انقلاب اسلامی دشمن شکست خورده و رانده شده از کشور دست به توطئههای جدید به شیوههای نوین را نمود، از جمله این توطئهها ایادی شرق و غرب و آنها که صداقت و امانت و میهنداری ارتشیان غیور را در حماسه پیروزی انقلاب اسلامی درک نکرده بودند. با ترفندی نو کمر به نابودی ارتش بستند و با شعاری به ظاهر انقلابی از جمله «ارتش بیطبقه توحیدی» مصمم به انحلال و غارت سلاحها و نابودی امکانات دفاعی کشور پرداختند. امام راحل به عنوان بزرگترین حامی ارتش پای در میدان نهادند و نقشه دشمنان را برآب نمودند و طی پیمانی با قاطعیت هرچه تمامتر ضرورت حفظ ارتش را اعلام کردند و به همین مناسبت این روز تاریخی «29 فروردین) به عنوان روز ارتش جمهوری اسلامی ایران و همچنین روز دلاورمردیهای رزمندگان نیروی زمینی ارتش انتخاب و هر سال مورد تمجید و تجلیل قرار میگیرد.
-بیشک انقلاب اسلامی ایران به رهبری حضرت امام خمینی (ره) یکی از برجستهترین، نادرترین، درخشانترین، بزرگترین و استثناییترین رویدادهای جهان در نظام بینالمللی بود که توانست تمام معادلات سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و بینالمللی را در سطح جهان به هم بریزد.
اکنون کارنامه ارتش جمهوری اسلامی ایران در سایه ایثار و از خودگذشتگی و فداکاریهای آحاد نیروهای جان برکف آن به خصوص در دوران هشت سال دفاع مقدس درخشان و افتخارآمیز و غرور برانگیز است. ارتشی که توسط مستشاران آمریکایی تعلیم و آموزش دیده بودند که فقط در خدمت شاه و خواستههای آن و اربابانش باشند اکنون به درجه و مرتبهای ارتقا یافته است که رهبر انقلاب آن را «کلمه طیبه» و ارتش حزبالله مینامند. در پایان به تعدادی از جملات گهربار و تاریخی رهبر فرزانه انقلاب حضرت آیتاللهالعظمی سید علی خامنهای در مقام و منزلت ارتش اشاره مینماییم.
-فرمانده معظم کل قوا حضرت آیتالله خامنهای فرمودند:
بنده از اولین روزهای پس از انقلاب با ارتش سروکار پیدا کردم و از طرف امام (ره) مأموریت یافتم که در کارهای ارتش باشم. در ستاد مشترک، در وزارت دفاع در نیروهای گوناگون (سهگانه) و...
تا امروز من ارتش را زیر نظر داشتهام و این را میتوانم با جرئت و قوت بگویم که ارتش امروز از یک ترقی و تعالی فوقالعادهای برخوردار است و امروز ارتش ما یکی از ارتشهای ممتاز و برجسته به حساب میآید.
امروز نیروهای مسلح در چشم ملت ایران عزیزند. امروز نیروهای مسلح چهره متکبر و زور، احساس جدایی از ملت و اقتدار دورکننده هر انسانی درمتن مردم را ندارند. این روحیه را در خودتان تقویت کنید. روحیه از مردم بودن. با مردم بودن و در راه هدفهای مردم بودن.
-از فرمایشات رهبر انقلاب اسلامی در مورخه 2/10/83 در دانشگاه افسری امام علی (ع): نظامیگری در یک چنین نظامی مایه افتخار است. به نظامیگری خود ببالید و افتخار کنید و به لفظ اکتفا نکنید در عمل نظامی مؤمن یعنی مجاهد فی سبیلالله باشد و شرط مجاهد آماده بودن است.
از فرمایشات رهبر معظم انقلاب در مورخه 22/7/83 در مراسم مشترک دانش آموختگی. همه حقایق درست عالم کلمه طیبه و حکماتاللهاند. ما در زمینه مورد نظر خودمان کلمه طیبه را پیدا کنیم در آنجا ارتش جمهوری اسلامی کمله طیبه است.
از فرمایشات مقام معظم رهبری در مورخه 18/3/85 در آجا.
ارتش، محبوب مردم و ماست. من ارتش را از صمیم قلب دوست میدارم، چون آنرا تجربه کردهام و تواناییهای او را دیدهام. آنجا که از او توقعی میرود و باید خودش را نشان دهد، فداکاری میکند و وظیفهاش را انجام میدهد.
نویسنده: سرهنگ 2 موسیالرضا قمری
گروهبانیکم مجتبی کیخا
ارسالی: از روابط عمومی نیروی زمینی ارتش
منابع و مأخذ:
1) کتاب امام و ارتش (ارسال 1342 تا 1358)
تدوین اداره ع س آجا در بهمن 1360 فروغ دانش
2) ارتش و انقلاب اسلامی - اثر - دکتر سعیده لطفیان
ناشر س . ع. آجا - سال چاپ 1382
3) ارتش مکتبی - از انتشارات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی سال 60
4) پیام ولایت - بیانات فرماندهی معظم کل قوا در جمع فرماندهان و پرسنل ارتش به مناسبت روز ارتش در سال 77
5) تاریخچه انقلاب و ارتش - معاونت آموزش نزاجا - مهرماه 79
6) ارتش در کلام رهبر - ع. س آجا - دفتر سیاسی
7) ارتش در نگاه رهبر - معاونت تبلیغات و روابط عمومی آجا
8) ارتش کلمه طیبه - ع س آجا - بهار 84
9) ماهانه ارتش جمهوری اسلامی ایران «صف»
طرفداران قانون اساسی با تجمع در استادیوم امجدیه (شهید شیرودی) دست به تظاهرات زدند.
ساعت ۹ شب سربازان گارد شاهنشاهی به پادگان نیروی هوایی در شرق تهران(خیابان دماوند) حمله نمودند.
دولت بختیار زمان حکومت نظامی را افزایش داده و حکومت نظامی را از ساعت ۴ بعدازظهر اعلام نمود.
سید روحالله خمینی دستور شکستن زمان حکومت نظامی و حضور مردم در خیابانها را صادر نمود.
با اعلام بیطرفی تمامی نیروهای نظامی، حکومت سلطنتی ایران(پهلوی) پس از ۵۷ سال سقوط کرد.
حکومت سلطنتی ایران(پهلوی) پس از ۵۷ سال سقوط کرد.
به موجب فرمان سید روحالله خمینی، تمام اموال منقول و غیر منقول سلسله پهلوی و مقامات اسبق لشکری و کشوری، در اختیار بنیاد مستضعفان قرار گرفت. بختیار در پیام تلفنی به مدرسه با امیر انتظام سخن گفت و تاکید کرد که بعد از ظهر برای دادن استعفا به ملاقات مهندس بازرگان میرود
آیت الله خمینی تهران به مقصد قم ترک کرد ولی ۱۱ ماه بعد به علت بیماری قلبی در ۲ بهمن ۱۳۵۸ به تهران بازگشت. مدیر عامل شرکت نفت اعلام داشت واژه کنسرسیوم از فرهنگ ایران حذف میشود
کمیته امداد(یکی از نهادهای انقلابی) به دستور سید روحالله خمینی به منظور انجام امور عام المنفعه تشکیل شد.
در سرمای سخت و بارش برف هزاران زن در تهران تظاهراتی به مناسبت روز زن بر پا داشتند که در عمل به تظاهرات ضد حجاب تبدیل شد. این تظاهرات که در دانشگاه تهران بر پا شده بود و به پیشنهاد سخن رانان به راهپیمایی انجامید اما در میدان ولیعصر گروهی از مردان مسلمان و زنان با حجاب راه را بر راهپیمایان که عموماً بی حجاب بودند بستند و کار به زد و خورد کشید.
در این روز مردم ایران در یک همهپرسی به و به دعوت آیت الله خمینی شرکت کردند و با اکثریت قاطع(بیش از ۹۸ درصد) به جمهوری اسلامی(به عنوان نظام حکومتی آینده) رای دادند.
امیر عباس هویدا، نخست وزیر سابق ایران در دوران شاه با حکم صادق خلخالی
قاضی دادگاه انقلاب به اعدام محکوم شد اما قبل از اتمام دادگاه در وقت تنفس به قتل رسید. همچنین بیش از ۲۰۰ تن از مقامات بلند پایه رژیم سابق در خلال دو ماه بعد از انقلاب طی حکمهای دادگاههای انقلاب اعدام گشتند.
در این روز دانشجویان پیرو خط امام به سفارت آمریکا در تهران حمله کردند و افراد حاضر در سفارت را به .
ابوالحسن بنیصدر به عنوان اولین رییس جمهور ایران انتخاب شد و حکم ریاست جمهوری خود را در بیمارستان قلب تهران از آیت الله خمینی، که به علت بیماری در آن بستری بود، دریافت کرد.
![]() | ![]() | ![]() | ![]() | |
ابوالحسن بنیصدر، خائن بالفطره! |
هنگامی که سید روحالله خمینی با یک استدلال حقوقی، مجاهدین خلق را به سبب عدم اعتقاد به قانون اساسی از شرکت در انتخابات ریاست جمهوری ایران منع کرد، حضور گسترده و نظامی این گروه در سطح شهرها آغاز شد و در پی آن درگیریهای کوچک و بزرگی با گروههای حزباللهی آغاز گشت، این خشونتها و درگیریهای مشابه دست کم ۲۸ ماه به طول انجامید که منجر به خسارات جانی و مالی فراوان شد.[۴]
ب
اندیشهای است امت گرا که بر پایه جهانبینی شکل میگیرد. هدف آن ایجاد یک اتحاد اسلامی راهبردی و فراگیر است که پس از انقلاب ۱۳۵۷ در ایران و به وسیله انقلابیون اسلامگرا قوت گرفت.
۱-ایجاد یکپارچگی فکری و سیاسی در بین ملل اسلامی(هم صدایی یا وحدت کلمه).
۲-اعمال نظر بیشتر و کاراتر در عرصه موضوعات مهم بین المللی.(برای مثال دارا بودن حق وتوی مشترک برای کشورهای اسلامی).
۳-ایجاد هویت یکپارچه به منظور تحقق اهداف سیاسی، امنیتی، اقتصادی، فرهنگی و... مشترک. [۵] [۶]
اما علل اصلی این تجاوز را می توان اینچنین برشمرد:
الف) تحریک استکبار جهانی به سرکردگی آمریکا به دلایل زیر:
به خطر افتادن منافع آمریکا با پیروزی انقلاب اسلامی
خشم ناشی از اشغال لانه جاسوسی
شکست در عملیات طبس
ب) اوضاع سیاسی ایران و حاکمیت ضعیف دولت موقت که تا سقوط بنی صدر موجب تضعیف جمهوری اسلامی شده بود.
ج) اوضاع نابسامان اقتصادی به واسطه تحریم ها و کاهش فروش نفت
د) توسعه طلبی صدام با توجه به افزایش توان نظامی اش در مقابل ایران.
رژیم بعث عراق اهداف ویژه ای را با حمله به ایران دنبال می کرد که عبارتند از حاکمیت مطلق بر اروند رود، تصرف جزایر سه گانه تنب بزرگ، تنب کوچک و ابوموسی، تجزیه استان خوزستان ، دستیابی به ارتفاعات غرب کشور به ویژه میمک و سرنگونی نظام نوپای جمهوری اسلامی ایران.
اقدامات عملی عراق برای تجاوز تا قبل از 31/6/59 با 636 مورد نقض مکرر حریم هوایی، زمینی و دریایی و همچنین لغو یک جانبه قرارداد الجزایر در تاریخ 26/6/59 انجام گرفت و بدین ترتیب طبل جنگ در تاریخ 31/6/59 از سوی عراق به صدا در آمد.
آغاز حمله (31/6/59)
سرانجام تهاجم سراسری عراق در تاریخ 31/6/59 با محور قرار دادن حمله گسترده زمینی و در حمایت تجاوزات هوایی و دریایی آغاز گردید. نیروی زمینی عراق در آغاز تجاوز دارای 12 لشگر و 5 لشگر زرهی، 5 لشگر پیاده، 2 لشگر مکانیزه) و 45 تیپ مستقل (10 تیپ پیاده، یک تیپ زرهی، یک تیپ مکانیزه، 3 تیپ نیروهای مخصوص، 10 تیپ گارد ریاست جمهوری و 20 تیپ گارد مرزی) بود.
در روزهای نخست حمله، عمده قوای عراق از محورهای شلمچه، طلاییه، تنگه چزابه، دزفول برای اشغال خوزستان وارد خاک ایران گردید. تبلیغات عراق برای عظیم نشان دادن جنگ آغاز شد که یکی از آنها تغییر نام شهرها و ادغام شبکه های برق، پست و تلفن به شرح زیر بوده است:
سوسنگرد به خفاجیه- خرمشهر به محمره- آبادان به عبادان- خوزستان به عربستان
مقاومت نیروهای مسلح ایران با همراهی آحاد مردم نیز آغاز شد با توجه به اینکه سپاه پاسداران تمام توان خود در مبارزه با ضد انقلاب داخلی و تامین امنیت شهرها و نبرد با ضد انقلاب در کردستان به کار گرفته بود، نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی به دفع تجاوزهای اولیه دشمن پرداخت.
همچنین نیروهای بسیج مردمی بدون سازماندهی و خودجوش و یا به صورت منسجم به وسیله سپاه پاسداران سازماندهی و همدوش با ارتش به مقابله با دشمن پرداخته و عزم و اراده ملی ایران را برای دفاع تجاوز نشان دادند.
مهمترین نتایج مقاومت در برابر تجاوز این بود که نیروهای عراق نتوانستند از اروند رود استفاده نظامی و غیر نظامی کنند. آبادان تنها به یک محاصره ختم شد و در تجاوز به اهواز نیز در 15 کیلومتری این شهر متوقف شدند. سوسنگرد از اشغال درآمد و تلاش در جبهه شمال غرب عقیم ماند و به نتیجه نرسید. اما بستان، مهران، موسیان، نفت شهر و سومار به دلیل نزدیک بودن به مرز اشغال شد.
عملیات پدافندی قصر شیرین (31/6/59)
لشگر 81 زرهی نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران در این عملیات به همراه رزمندگانی از سپاه عشایر منطقه و پشتیبانی هوانیروز و نیروی هوایی ارتش ایران توانست دشمن را زمین گیر کند و دشمن در ارتفاعات گاومیشان، کوره موش، قراویز، بازی دراز، تنگ حاجیان، چرمیان، داربلوط، بان سیران، کله جوب، سارات ها، تنگ بیجار، تنگ بینا، ذیل و کنجانچم (منطقه عمومی غرب) حرکتش متوقف گردید.
ماموریت مذکور در حالی انجام شد که کاهش استعداد پرسنلی ناشی از تقلیل خدمت وظیفه را شاهد بودیم. اما همراهی سپاه و نیروهای خودجوش باعث شد که دشمن متجاوز نتواند به نتیجه برسد. نتیجه این عملیات انهدام 40 درصدی لشگر 6 زرهی عراق و تلفات 20 درصدی گردان یک تیپ 22 لشگر 8 پیاده کردستان عراق بود.
ارتش عراق در تلاش بود که قصر شیرین، سرپل ذهاب و گیلانغرب را در خاک ایران تصرف کند که با مقاومت ایران تنها قسمت کمی از اهداف آنها تصرف شد و از دستیابی به همه اهداف تعیین شده باز ماند.
عملیات پدافندی خرمشهر (31/6/59)
تصرف و اشغال خرمشهر به لحاظ اهمیت ویژه از نظر سیاسی و جغرافیایی در طول هشت سال دفاع مقدس توسط عراق نقطه عطف حملات عراق بوده است. نیروهای عراقی در محور شلمچه خرمشهر در حالیکه توانایی کافی جهت عبور از رودخانه و حرکت در خشکی را داشتند، با ساتفاده از امکانات خود توسط لشگر 5 مکانیزه در روز 31/6/59 هجوم گسترده ای را به طرف خرمشهر آغاز کردند. این هجوم همراه با حمایت هوایی و آتش توپخانه بود که تمام مناطق خرمشهر را مورد حمله قرار داد. یگان هایی از لشگر 92 زرهی نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران از جمله گردان 151 با رشادت سرگرد شهید مصطفی کبریایی همراه با نیروهای سپاه پاسداران و نیروهای داوطلب مردمی و تکاوران دریایی و یگان های دیگر به صورت پراکنده در مقابل حمله دشمن مقاومت کردند. دشمن قصد داشت خرمشهر را تصرف و راه خود را برای حرکت به طرف آبادان و اهواز از این محور تسهیل کند و نهایتا به منابع نفتی و صنعتی استان خوزستان دست یابد. مقاومت دلیرانه سپاه، ارتش و مردم ایران در طول 34 روز نبرد سنگین و تن به تن حماسه های بدیعی را از ایثار و شهامت حلق نمود. حماسه ای که هر چند در تاریخ جنگ نهایتا پایان آن را پیروزی نسبی عراق رقم زده است ولی نباید پوشیده بماند که عراق نه تنها نتوانست از طریق آب اقدامی را انجام دهد بلکه بعد از تصرف قسمت شمال غربی خرمشهر در شمال رودخانه اروند مجبور به توقف در کنار پل گردید و هرگز نتوانست قسمت دیگر خرمشهر را اشغال نماید و نهایتا پل را در سمت خودش خراب نمود.
31/6/59 عملیات پدافندی سوسنگرد
درگیری در منطقه پاسگاه های مرزی سوبله، رشیدیه و صفریه در مرز ایران از اوایل شهریور آغاز گردید و از روز 31 شهریور 59 به مدت هشت روز یکی از سنگین ترین نبردهای ابتدای جنگ در این منطقه به وقوع پیوست به حدی که روز هشتم، نیروی هوایی و هوانیروز ارتش ایران بیشترین توان خود را در پشتیبانی هوایی انجام دادند.
تدبیر انجام شده مبنی بر بکارگیری گروه رزمی 148 از لشگر 77 خراسان از نیروی زمینی ارتش ایران در محور حمیدیه سوسنگرد و ضرباتی که تیم شکار تانک گروه عملیات نامنظم شهید چمران به عراق وارد آورد باعث گردید دشمن از این محور عقب نشینی نموده و تانک های بسیاری را از خود به جای بگذارد، هر چند در این محور، مناطقی به تصرف دشمن درآمد ولی از نزدیک شدن دشمن به اهواز ممانعت به عمل آمده و از الحاق نیروهای عراقی در منطقه سوسنگرد با نیروهایی که در جاده اهواز- خرمشهر تا 15 کیلومتری اهواز پیشروی کرده بودند جلوگیری شد.
عملیات پدافندی شمال آبادان- ایستگاه حسینیه 31/6/59
دفاع از خرمشهر و محور شمالی آن در منطقه حسینیه توسط ایرانی ها مهمترین موضوع بود که فکر فرماندهان نظامی وقت را در قبل از پیروزی انقلاب اسلامی ایران به خود مشغول کرده بود و بر این اساس تاسیسات مرزی بنام دژ از پاسگاه شلمچه تا طلاییه به طول 90 کیلومتر تا سال 1353 احداث گردید ولی به دلیل از بین رفتن سازمان و تجهیزات گردان 151 دژ خرمهشر، با شروع جنگ، اقدام عملی در استفاده از دژهای ساخته شده ابوذر جهت گرفتن زمان کافی عملیات تاخیری انجام گردید و به علت مقاومت های گردان های 151 دژ، گردان 165 مکانیزه، گردان 232 تانک، یگان های ژاندارمری خوزستان و نیروهای مردمی در محور خرمشهر، عراق مجبور شد تلاش دیگری را در ایستگاه حسینیه به طرف اهواز انجام دهد، در طول سه روز تلاش، عراقی ها توانستند 20 کیلومتر پیشروی کرده و خود را به جاده اهواز – خرمشهر برسانند و خرمشهر از شمال مورد تهدید قرار گرفت.
علیرغم تلاش فراوان انجام شده نیروهای ایرانی به دلیل از بین رفتن کامل گردان 232 و متلاشی شدن قسمت اعظمی از گردان 151 دژ و 165 مکانیزه در روز 19 مهر ماه 1359 در آبادی مارد دشمن پلی بر رودخانه کارون نصب کرد و با عبور از پل ، خرمشهر را از سمت شمال محاصره نمود.
همچنین یگان های عراقی بعد از 19 روز توانستند محوری به طول حدود 50 کیلومتر به طرف ابادان باز کنند، اما در این منطقه نیز هر چند به صورت محدود موفق به عبور از بهمنشیر شدند ولی به دلیل مقاومت سرسختانه دلاوران ارتش و نیروهای مردمی، عقب نشینی نموده و در شمال آبادان متوقف شدند.
در منطقه حسینیه نیز یگان های عراقی تا 15 کیلومتری اهواز در داخل خاک ایران نفوذ کردند ولی به دلیل مقاومت سرسختانه ایران موفق شدند وارد اهواز شده و در منطقه «دب حردان» ابتدای کارخانه نورد اهواز مواضع پدافندی اتخاذ کردند.
31/6/59 عملیات پدافندی کرخه- شورش
در محورهای شرهانی، عین خوش و پای پل کرخه (سرخه نادری) در منطقه جنوب جمهوری اسلامی ایران که یکی از محورهای تجاوز عراق در روز نخست جنگ بود تنها تیپ 2 زرهی از لشگر 92 نیروی زمینی ارتش ایران مسوولیت ایستادگی در مقابل دشمن را به عهده داشت. این در حالی است که تیپ های 17 و 42 زرهی عراق و تیپ 24 مکانیزه از لشگر 10 زرهی و تیپ 14 مکانیزه از لشگر 9 زرهی به همراه تیپ 10 مستقل زرهی در این محور به قصد تصرف دزفول و قطع حاده اندیمشک – اهواز حمله نمودند.
با مساعدت و تلاش گروه رزمی 138 به تیپ 2 زرهی نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران به مدت 7 روز عملیات تاخیری و پدافندی فوق در مقابل دشمن با موفقیت انجام شد.
در این عملیات یگان های لشگر 92 زرهی از ارتش جمهوری اسلامی در منطقه غرب دزفول و شوش عملیات تاخیری انجام داده و توانستند پیشروی دشمن را از خط مرز تا کرانه غربی رودخانه کرخه به عمق 50 کیلومتر به مدت 6 روز به تاخیر اندازند و در روز هفتم نبرد قسمی از یگان های لشگر در این منطقه به شرق رودخانه عقب نشینی کرده و دشمن را در غرب رودخانه متوقف نمودند و قسمتی را نیز در غرب پل کرخه به عنوان سر پل را حفظ نموده تا بتوانند در آینده ای نه چندان دور با استفاده از آن عراق را مجبور به عقب نشینی کنند. در این عملیات تعداد قابل توجهی از نیروهای دشمن از پای درآمدند.
2/7/59 عملیات پدافند میمک و مهران
منطقه میمک از دیرباز مورد اختلاف مرزی ایران و عراق بوده و عراقی ها توانسته بودند در قرار داد 1975 الجزایر موافقت ایران را برای تحویل دادن قسمتی از ارتفاعات که به آن سیف سعد گفته می شود به دست آورند ولی این انتقال تا زمان پیروزی انقلاب اسلامی صورت نگرفت. ارتفاعات میمک به دلیل وضعیت خاص جغرافیایی منطقه از اهمیت ویژه ای برخوردار بوده و عراق از تاریخ 19/6/59 تلاش زیادی را برای بدست آوردن این ارتفاعات انجام داد و این ارتفاع چندین بار بین نیروهای ایرانی و عراقی دست به دست شد.
در دوم مهرماه 1359 نیروهای عراقی با لشگر دوم پیاده کوهستانی و تیپ 37 زرهی از دور محور به صورت مانور احاطه ای از مناطق ترساق، هلاله، زرباطیه و مهران به طرف میمک و کنجانچم هجوم سراسری خود را آغاز کردند و همزمان حمله متقابل نیروهای ایرانی در میمک اجرا و به وسیله تیپ یک لشگر 81 زریه تلفات سنگینی به دشمن وارد گردید. در این نبرد سرگرد زرهی محمد عبیری فرمانده گردان 217 به شهادت رسید.
.شرح اجمالی روند جنگ تحمیلی از آغاز تا پایان
آغازجنگ- در سی و یکم شهریور 1359در شرایطی که اقدامات متعدد امپراطوری آمریکاجهت براندازی نظام نوپای انقلاب اسلامی یکی پس از دیگری با شکست مواجه میشد، رژیم جنگ طلب و توسعه طلب عراق با حمایت آمریکا و غرب مرزهای جمهوریاسلامی ایران را مورد حمله نظامی قرارداد و بطور همزمان نیروی هوایی اینکشور در یک تهاجم گسترده مناطق استراتژیک از جمله فرودگاه تهران رابمباران کرد و به دنبال آن جنگ تحمیلی رسماً آغاز گردید. با شروع جنگجمهوری اسلامی ایران کاملاً غافلگیر شد. زیرا از یک طرف ارتش بخاطر اعدام،تصفیه و فرار سران فاسد خود فاقد کمترین کارایی بود. از طرف دیگر سپاه نیزهنوز در بدو شکل گیری بوده و توان محدودش نیز در درگیریهای داخلی درکردستان، گنبد، جریان خلق عرب و �شدیداً تحلیل رفته بود. بنابراین ایرانفاقد یک سازمان نظامی توانمند برای مقابله با ماشین جنگی عراق بود. از اینمیان دو عامل اساسی مانع فروپاشی نظام سیاسی کشور گردید. اول کنترل اوضاعتوسط حضرت امام(ره) و عامل دوم سیل روز افزون مردم در صحنه سیاسی کشور وگسیل آنها به جبهه ها سازمان یافتن نسبی مردم و بسیج آنها سبب شد آغازحملات ایذایی و چریکی گردید و توانست مانع پیشروی ماشین جنگی عراق گردد وپس از آن بتدریج انسجام عملیاتهای محدود مورد نظر واقع شد. عراق نیز دراین مقطع پس از ناکامی در تصرف خوزستان با اتخاذ استراتژی دفاعی در جنگزمینی و افزایش فشار بر روی شهروندان از طریق جنگ شهرها سعی نمود درکوتاهترین زمان ممکن دولت ر اتسلیم نموده و وادار به مذاکره نماید، لیکنموضع سازش ناپذیر امام خمینی(ره) و وفاداری و پشتیبانی مردم از معظم لهپاسخ کوبنده ای به تحرکات ایذائی بود حدودآً 18 عملیات بصورت کلاسیک و دردوره بنی صدر انجام شد که هیچگونه موفقیتی دربر نداشت. در مطالبی کهمتعاقباً می آید اقدامات انجام شده طرفین بررسی خواهد شد. سال1360 درنیمه اول این سال در اثر افزایش تجربه رزمندگان اسلام عملیات چریکیو ایذایی جای خود را به عملیات محدود داد و نیروهای اسلام ظرف مدت 6 ماه19 عملیات در جبهه های غرب و جنوب انجام دادند. همچنین جبهه خودی دریافتکه از این پس قادر است ضربات اساسی تری به ارتش عراق وارد نماید. بویژه پساز خلع بنی صدر از ریاست جمهوری و فرماندهی کل قوا زمینه بازتری برای حضورنیروهای انقلابی در صحنه تصمیم گیری جنگ فراهم شد و ارتش و سپاه توانستندبا همکاری یکدیگر به مقابله با دشمن بپردازند. در نیمه دوم سال 60استراتژی تدوین شده موسوم به طرحهای کربلا به اجرا گذاشته شد. اولین گامدر اجرای این استراتژی شکستن حصر آبادان بود. این عملیات زمینه ساز آزادسازی خرمشهر گردید و باور مسئولین جنگ را نسبت به امکان دستیابی بهپیروزیهای بیشتر مضاعف ساخت. رکودیکه از تیرماه سال 61 به دنبال عملیات رمضان بر جبهه خودی سایه افکنده بودو رزمندگان در مقابل دیوار دفاعی عراق متوقف مانده بودند تا اواخر سال 64نیز ادامه یافت. |
متن کامل وصیتنامه سیاسی ـ الهی حضرت امام خمینی
13 خرداد 1385
چکیده:با دلی آرام و قلبی مطمئن و روحی شاد و ضمیری امیدوار به فضل خدااز خدمت خواهران و برادران مرخص، و به سوی جایگاه ابدی سفرمیکنم. و به دعای خیر شما احتیاج مبرم دارم. و از خدای رحمان ورحیم میخواهم که عذرم را در کوتاهی خدمت و قصور و تقصیر بپذیرد...
روح الله الموسوی الخمینی